
قصه ی من و غم تو ، قصه ی گل و
تگرگه
ترس بی تو زنده بودن ، ترس لحظه
های مرگه
اِی برای با تو بودن ، باید از
بودن گذشتن
سر به بیداری گرفته ذهن خواب
آلوده ی من
همیشه میون قاب خالیه درهای بسته
طرح اندام قشنگت پاک و رویایی
نشسته
کاش میشد چشام ببینن طرح اندام تو
داره
زنده میشه ، جون میگیره پا توی
اتاق میذاره
کاش میشد صدای پاهات بپیچه تو
گوش دالون
طرف دالون بگرده سر
آفتابگردونامون
کاش میشد دوباره باغچه پـُر گلهای
تو باشه
غنچه ی سفید مریم با نوازش تو وا
شه
کاش میشد اما نمیشه ، نمیشه بیای
دوباره
نمیشه دستات تو گلدون گلهای مریم
بذاره
کاش میشد اما نمیشه این مرام
روزگاره
رفتنت همیشگی بود دیگه برگشتن
نداره ...
برای هدیه رایگان.......کلیک کنید.!
:: بازدید از این مطلب : 131
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0